یک‌شنبه 02 اردیبهشت 1403 - 21 Apr 2024
تاریخ انتشار: 1399/02/14 15:18
کد خبر: 1501

ملیکا شریفی نیا، مهران مدیری را با خاک یکسان کرد + فیلم

شب گذشته مهران مدیری میزبان ملیکا شریفی نیا بازیگر سینما و تلویزیون در برنامه «دورهمی» بود.

به گزارش ستاره پارسی؛ ملیکا شریفی‌نیا زادهٔ ۲۱ شهریور ۱۳۶۵ است.ملیکا شریفی‌نیا در تهران متولد شده است.ملیکا شریفی‌نیا بازیگر سینما و تلویزیون ایرانی است.ملیکا شریفی‌نیا فرزند «آزیتا حاجیان» و «محمدرضا شریفی‌نیا»، بازیگران سینما و تلویزیون، و خواهر «مهراوه شریفی‌نیا» می‌باشد.ملیکا شریفی‌نیا علاوه بر بازیگری، دانش‌آموختهٔ رشتهٔ گرافیک بوده و در زمینه‌های گرافیک، عکاسی، تصویرسازی کتاب و ساخت آثار حجمی به‌طور جدی فعالیت می‌کند.ملیکا شریفی‌نیا بازی در سینما را از سال ۱۳۷۰ با فیلمی به نام اوینار به کارگردانی شهرام اسدی شروع کرد.

 

 در بخشی از برنامه مدیری سوال کرد که در سه سالگی اولین بازی خود را انجام دادی که یک گاو از روی شما رد شد؛ شریفی نیا پاسخ داد: بله، نام گاو «بیژ بیژ» بودند. (خنده)

 

مدیری گفت: بله، سلام برسونید.

 

شریفی نیا ادامه داد: عمرشان را به شما دادند. (خنده) البته از این صحبت خودعذرخواهی کرد. من خیلی حیوانات را دوست دارم احساس صمیمیت می‌کنم و در ادامه گفت:این تیکه موقع پخش حذف میشه؟ (خنده)

ملیکا شریفی نیا

مدیری توضیح داد: یک گاوی به نام «بیژ بیژ» در سال‌های گذشته بوده و این گاو عمرش را به من داده است این جمله در تاریخ «دورهمی» می‌ماند. به خدا اگر بگذارم این تیکه را کسی حذف کند. (خنده)

 

شریفی نیا ادامه داد: در شوشتر و ارومیه کار می‌کردیم و لوکیشن‌های سختی داشتیم. آنطور که مادرم تعریف می‌کند من درحال بازی کردن با ملخ و مارمولک بودم و زمانی که من به دنبال ملخ بودم، زمین خوردم و «بیژ بیژ» از بین دست‌های من رد شده است به خاطر همین من بهش ارادت دارم.من تا ۱۲ سالگی چند تا نقش پسر هم بازی کردم.

 

او درباره علاقه خود به حیوانات گفت: مدتی به گربه‌ها غذا می‌دادم به دلیل همین مدتی گربه‌ها همیشه جلو درب خانه من بودند و حتی بیشتر درآمد من صرف آن‌ها می‌شد و به جایی رسید که اسباب کشی کردم.

 

این بازیگر درباره شیطنت درمدرسه گفت: خیلی شلوغ می کردم، در مدرسه خیلی به معلم‌ها احترام می‌گذاشتم، مثلا معلم می‌گفت بدون تکلیف به مدرسه نیایید من هم نمی‌رفتم. البته من خیلی سر کلاس کتاب می‌خواندم یک صندلی جلوی خودم گذاشته بودم و به بچه‌ها می‌گفتم کیف‌های خود را روی آن بگذارند و من آن پشت کتاب می‌خواندم. یکی از معلم‌ها متوجه شد و گفت:« چکار می‌کنی؟»گفتم کار فرهنگی می‌کنم و کتاب می‌خوانم قبول نکرد و من را بیرون کرد. من دو تا سیب زمینی خریدم و جلوی درب ورودی می‌خوردم که معلم صدایم کرد بیا سرکلاس اما من گفتم که سیب زمینی یخ می‌کنه.

 

مدیری درباره کاهش وزن ۲۰ کیلویی شریفی نیا سوال کرد و او پاسخ داد: من اسفند ۹۴ تا آبان ۹۵ بیست کیلو وزن کم کردم و بعد یک کمپین راه اندازی کردم.

 

ملیکا شریفی نیا

وی ادامه داد: تولد ۳۰ سالگی ام پست گذاشتم که ۲۰ کیلو از من سی ساله نشد.همه از من سوال کردند که دلیلش را بگویم. من بعد از دوسال کمپینی راه انداختم که افرادی حتی ۶۰ کیلو هم لاغر کردند.

 

گفت: من کمپین با برنج می‌خواهم، مگر زندگی بدون برنج معنی می‌دهد؟ من خودم یک رژیم با برنج دارم که لاغر می‌کند.

 

شریفی نیا درباره دلیل کاهش وزن خود گفت: فضای مجازی باعث شد که من بعد از ۲۹ سال همت کنم و لاغر شوم. من پُست که می‌گذاشتم و می دیدم در پیام هایی می‌نوشتند تو چرا انقدر چاقی مگر می‌توانی زیبایی درخت را ببینی! آن حرف ها باعث شد به این نتیجه رسیدم، من یک نقطه ضعف بزرگ دارم که باید تغییر بدهم تا این شانس را به آدم‌ها ندهم که براساس اولین چیزی که می‌بینند من را قضاوت کنند.

 

اما مدیری درباره ازدواج این بازیگر سوال کرد و او پاسخ داد: فعلا که مجرد هستم، خیلی به ازدواج علاقه داشتم، اما در شرایط جدید جزو برنامه هایم نیست (خنده) ازدواج خوب خیلی خوب است شما برای من ازدواج خوب بیاورید من می‌برم خونه!

 

وی ادامه داد:من از ۱۶ سالگی به مامانم می‌گفتم که خیلی بچه دوست دارم و می‌گفت بذار بزرگ شدی خیلی عاشق ازدواج بودم و این کار را انجام دادم، اما به هرحال نتیجه‌ای که می‌خواستم حاصل نشد. اما این روز‌ها دغدغه ام ازدواج نیست که ایده آل خودم را در این باره بگویم.

 

شریفی نیا درباره سحر خیر بودن گفت: من جغد هستم، شب تا صبح بیدار و ظهر می‌خوابم. البته شده تا ۱۰ صبح هم بیدار بودم، اما تا ۴ بعدازظهر می‌خوابم.

ملیکا شریفی نیا

مدیری در ادامه گفت:من هم همینطور هستم، شب تا صبح بیدارم و تا ظهر می‌خوابم به همین دلیل همه کارهایم بعدازظهر است.

 

بازیگر«شمس العماره» درخصوص شغل مورد علاقه خود گفت: من با تمام وجود دوست داشتم پزشک باشم و شغل مورد علاقه ام بود، اما روحیه هنری داشتم.

 

البته من از ۹ سالگی نقاشی می‌کنم و عشق اول من است و سینما شغل من محسوب می شود.

 

مدیری گفت: من هم خیلی دوست داشتم پزشک باشم، اما دیدم دلش را ندارم، البته پلیس بودن را هم دوست دارم.


کپی لینک کوتاه خبر: https://setareparsi.com/d/36bvz2