سه‌شنبه 28 فروردین 1403 - 16 Apr 2024
تاریخ انتشار: 1399/06/01 06:37
کد خبر: 4188

پشت پرده اصرار ترامپ به مذاکره با ایران

پیروزی احتمالی نامزد رسمی حزب دموکرات، یعنی جو بایدن، در آمریکا با آغاز تلاش برای بازگشت به دستاورد‌های دولت اوباما توأم خواهد شد.

داوود هرمیداس باوند استاد روابط بین الملل در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: پیروزی احتمالی نامزد رسمی حزب دموکرات، یعنی جو بایدن، در آمریکا با آغاز تلاش برای بازگشت به دستاورد های دولت اوباما توأم خواهد شد. دموکرات ها تلاش می کنند رویکرد آمریکا در حوزه بین الملل را که در چهار سال گذشته و با شیوه های خارج از عرف دونالد ترامپ با چالش های جدی مواجه شده است، تغییر دهند.

 

روابط ایران و آمریکا در سال های پس از انقلاب همواره با فرازوفرود های جدی روبه رو بوده است. در دوران زمام داری دموکرات ها احتمال کاهش مناقشات و حتی نوعی از نرمش و میل به مذاکره در طرفین دیده شده و به نظر می رسد این بار در صورت حضور جو بایدن، از سوی دو طرف جدی تر گرفته می شود، چراکه سطح تنش و درگیری به حدی بالا رفته که شاید یک بار برای همیشه نیازمند تعدیل باشد.

 

احتمال می رود ایران این بار از فرصت به وجودآمده استفاده کند و در برخی مواضع قابل تعدیل، نرمش هایی نشان دهد. می دانیم در گذشته فرصت های بهتری برای کاهش آسیب های آمریکا نسبت به ایران وجود داشت که از اغلب آن ها استفاده صحیحی نشد. شکست احتمالی ترامپ در انتخابات آبان ماه ریاست جمهوری فرصت مناسبی برای کاهش منازعات ایران و آمریکا است و باید آن را مغتنم شمرد. البته کنگره آمریکا نیز تلاش می کند خود را با نتیجه انتخابات همسو کند.

 

در شرایط کنونی بحران کرونا و همچنین چالش های اقتصادی جامعه آمریکا در اولویت های نخست آمریکایی ها قرار دارد. دولت دونالد ترامپ و شخص او نمره قبولی در بحران کرونا دریافت نکرده و شرایط ترامپ مطلوب نیست. او البته به دنبال این است که جایگاه خود را در بین مردم آمریکا و افکار عمومی جهان تثبیت کند.

 

باوجوداین، مردم آمریکا سیاست ها و رویکردی ترامپ را به صورت سود و زیان اندازه گیری می کنند و نظرسنجی های اخیر حاکی از آن است که آنان به چشم انداز آینده برنامه های ترامپ با شک و تردید و حتی بدبینی می نگرند.

 

ترامپ تلاش می کند از نظر روان شناسی این نکته را به مردم آمریکا القا کند که اغلب برنامه های او موفق بوده و مردم آمریکا می توانند به قدرتمندی بیشتر آمریکا با رهبری ترامپ امیدوار باشند. در این بین، ایران می تواند در برخی از زمینه ها نسبت به حل بحران کنونی با آمریکا انعطاف بیشتری از خود نشان داده و به شکلی رفتار کند که افکار عمومی جهان، ترامپ و ایالات متحده آمریکا را مقصر اصلی تنش بین دو کشور بشناسند و حسن نیت و سعه صدر ایران را درک کنند.

 

علم سیاست تلاش می کند «هرگز» و «نمی شود» را در معادلات داخلی و بین المللی از بین ببرد و گفتگو و تفاهم برای دستیابی به راه حل دو سر سود را جایگزین کند. حل تنش بین ایران و آمریکا تنها از راه احترام متقابل و پذیرفتن شروط یکدیگر میسر خواهد شد و ایران حق دارد مطالبات خود در عرصه بین المللی را در نهاد های مربوطه دنبال کند. در عین حال باید شرایطی به وجود بیاید که دیدگاه های دوطرف به جای اینکه از یکدیگر دور شود، به هم نزدیک شود تا در چنین شرایطی دغدغه های هر دو طرف مرتفع شود. در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا همه چیز تحت تأثیر اتفاقات این دو ماه است.

 

تجربه نشان داده آرای مردم در این مقطع زمانی به دلایل مختلف تغییر می کند. در چنین شرایطی ممکن است بسیاری از پیش بینی ها و معادلات سیاسی در آمریکا تغییر کند. این احتمال وجود دارد که در نظرسنجی هایی که در شرایط کنونی انجام می شود، مردم اقبال زیادی به ترامپ نشان ندهند. باوجوداین، ممکن است در دو ماه منتهی به انتخابات اتفاقاتی در آمریکا رخ بدهد که دیدگاه مردم تغییر کند و دوباره از ترامپ حمایت کنند. البته حالت عکس این موضوع نیز وجود دارد. نکته دیگر اینکه در آمریکا در گذشته این اتفاق رخ داده که در نظرسنجی های قبل از انتخابات فردی مورد اقبال عمومی قرار نداشته، اما در انتخابات حضور پیدا کرده و درنهایت نیز به پیروزی رسیده است.

 

به نظر می رسد دونالد ترامپ به دلیل انتقاد ها و چالش هایی که با آن مواجه بوده، به دنبال ارزیابی اولیه وضعیت خود در بین اقشار مختلف جامعه آمریکا است. او منتظر خواهد بود تا نتایج این نظرسنجی ها مشخص شود و پس از آن تصمیم نهایی خود را درباره حضور یا عدم حضور در انتخابات بگیرد.

 

جو بایدن شخصیت خارق العاده و ممتازی نیست و نمی توان گفت او قابلیت های متمایزی نسبت به دیگر چهره های دموکرات دارد. نکته مهم این است که پایبندی دموکرات ها به حمایت از حزب و آرا به مراتب بیشتر از جمهوری خواهان است. البته هنوز بایدن به عنوان گزینه نهایی دموکرات ها معرفی نشده است؛ هرچند این اتفاق بسیار محتمل خواهد بود. نکته مهم این است که بایدن به تنهایی در مقابل ترامپ قرار نمی گیرد و چهره های مقبول و تأثیرگذار دموکرات مانند باراک اوباما و هیلاری کلینتون نیز با جدیت هرچه تمام تر از بایدن حمایت خواهند کرد. شرایط برای ترامپ در آستانه انتخابات بسیار سخت است.

 

اگر بایدن و دموکرات ها با هوشمندی وارد کارزار انتخاباتی شوند، این احتمال وجود دارد که بایدن بتواند به پیروزی دست پیدا کند. اینکه اگر ترامپ انتخاب شود، مذاکره در دور دوم ترامپ هزینه های زیادتری از امروز برای ایران خواهد داشت، نیز امری روشن است.

 

امروز ترامپ به مذاکره با ایران به عنوان یک برگ برنده می نگرد، اما بعد از پیروزی در دور دوم ریاست جمهوری و قابل تمدید نبودن آن، ترامپ دلیلی نمی بیند خود را مشتاق به مذاکره با ایران نشان دهد. در آن صورت آنچه در بعد از ۲۰۲۰ روی می دهد قطعا اعمال فشار های بیشتر بدون توجه به موضوع مذاکره است. همچنین این احتمال را هم باید جدی دانست که بایدن نیز برجام فعلی را اگرچه میراث دموکرات هاست، بدون تغییراتی بپذیرد. درواقع روی کارآمدن بایدن به معنای بازگشت به دوران اوباما نیست، هرچند دستاورد های آن مقطع بیش از پیش مد نظر قرار خواهد گرفت.

 

اکنون موضوع بر سر این است که اگر جای بایدن، ترامپ دوباره بر سر کار بیاید حتی مذاکراتی را که امروز از آن سخن می گوید فراموش خواهد کرد. احتمالا مقصود ترامپ از هزینه های بیشتر برای ایران در صورت عدم مذاکره با او در دور اول ریاست جمهوری نیز همین است. توییت های مداوم ترامپ برای مذاکره معطوف به انتخابات است و ازاین رو باید درباره انجام شدن یا نشدن آن با دقت تأمل کرد. آمریکا از ابزار تحریم تسلیحاتی و تهدید به فعال سازی مکانیسم ماشه (سازوکار حل اختلاف) برای کشاندن ایران به میز مذاکره بهره می برد.

 

اکثر تسلیحات ایران نیز آمریکایی بوده و در سال های اخیر بیشتر روسی شده است و اگر ایالات متحده واقعا اراده اش بر این باشد که به توافق هسته ای بازگردد، می تواند بسیاری از مشکلات تهران و واشنگتن حل وفصل شود و حتی شاهد فروش تسلیحات آمریکا به ایران باشیم؛ اما در حال حاضر آمریکا تحریم های سختی را علیه ایران اعمال کرده و کشور های ناقض تحریم ها نیز جریمه می شوند و آمریکا در تعاملاتش با آن ها تجدیدنظر می کند.

 

در این بین حتی کشور هایی مانند روسیه و چین که به طور لفظی موضع گیری و از ایران حمایت می کنند، در عمل نمی توانند کاری انجام دهند؛ چراکه رقم صادرات چین به آمریکا در سال رقمی حدود ۳۰۰ میلیارد دلار است و پکن هیچ گاه چنین فرصتی را برای نزدیک ترشدن به ایران از دست نخواهد داد. درباره روسیه نیز به همین شکل است و آن ها از دادن ارز خودداری می کنند و بیشتر کالا به ایران می دهند.

 

ایجاد موازنه در رابطه با اعراب منطقه، چین و روسیه و اروپا، منوط به برقراری ارتباط درست با ایالات متحده فارغ از اینکه دموکرات ها یا جمهوری خواهان در قدرت باشند، است. این نکته ای است که یک سیاست خارجی پویا درک کرده و تخم مرغ های خود را با عناوینی، چون گردش به چرپ در سبد یک یا دو کشور خاص نمی گذارد. تجربه دیروز و امروز نشان می دهد آن ها حاضر به پرداخت هزینه ای بیش از منافع کسب شده از ایران نخواهند بود و برای ارتباط با آمریکا در دو ماه آینده و دولت بعدی، این باید مد نظر دستگاه وزارت خارجه و مسئولان کشور باشد.

 

کپی لینک کوتاه خبر: https://setareparsi.com/d/4pwya2